کتاب عهد عتیق

عهد جدید

مَرقُس 2:12-20 هزارۀ نو (NMV)

12. آن مرد برخاست و بی‌درنگ تشک خود را برداشت و در برابر چشمان همه از آنجا بیرون رفت. همه در شگفت شدند و خدا را تمجیدکنان گفتند: «هرگز چنین چیزی ندیده بودیم.»

13. عیسی بار دیگر به کنار دریا رفت. مردم همه نزدش گرد می‌آمدند و او آنان را تعلیم می‌داد.

14. هنگامی که قدم می‌زد، لاوی پسر حَلْفای را دید که در خَراجگاه نشسته بود. به او گفت: «از پی من بیا.» او برخاست و از پی عیسی روان شد.

15. چون عیسی در خانۀ لاوی بر سفره نشسته بود، بسیاری از خَراجگیران و گناهکاران با او و شاگردانش همسفره بودند، زیرا شمار زیادی از آنها او را پیروی می‌کردند.

16. چون علمای دین که فَریسی بودند، عیسی را دیدند که با گناهکاران و خَراجگیران همسفره است، به شاگردان وی گفتند: «چرا با خَراجگیران و گناهکاران غذا می‌خورد؟»

17. عیسی با شنیدن این سخن به ایشان گفت: «بیمارانند که به طبیب نیاز دارند، نه تندرستان. من نیامده‌ام تا پارسایان بلکه تا گناهکاران را دعوت کنم.»

18. زمانی که شاگردان یحیی و فَریسیان روزه‌دار بودند، عده‌ای نزد عیسی آمدند و گفتند: «چرا شاگردان یحیی و شاگردان فَریسیان روزه می‌گیرند، امّا شاگردان تو روزه نمی‌گیرند؟»

19. عیسی پاسخ داد: «آیا ممکن است میهمانان عروسی تا زمانی که داماد با ایشان است، روزه بگیرند؟ تا وقتی داماد با آنهاست نمی‌توانند روزه بگیرند.

20. امّا زمانی خواهد رسید که داماد از ایشان گرفته شود. در آن ایام روزه خواهند گرفت.

خوانده شده فصل کامل مَرقُس 2