کتاب عهد عتیق

عهد جدید

مَرقُس 16:4-11 هزارۀ نو (NMV)

4. امّا چون نگریستند، دیدند آن سنگ که بسیار بزرگ بود، از جلوی مقبره به کناری غلتانیده شده است.

5. چون وارد مقبره شدند، جوانی را دیدند که بر سمت راست نشسته بود و ردایی سفید بر تن داشت. از دیدن او هراسان شدند.

6. جوان به ایشان گفت: «مترسید. شما در جستجوی عیسای ناصری هستید که بر صلیبش کشیدند. او برخاسته است؛ اینجا نیست. جایی که پیکر او را نهاده بودند، بنگرید.

7. حال، بروید و به شاگردان او و به پطرس بگویید که او پیش از شما به جلیل می‌رود؛ در آنجا او را خواهید دید، چنانکه پیشتر به شما گفته بود.»

8. پس زنان بیرون آمده، از مقبره گریختند، زیرا لرزه بر تنشان افتاده بود و حیران بودند. آنها به هیچ‌کس چیزی نگفتند، چرا که می‌ترسیدند.

9. چون عیسی در سحرگاه نخستین روز هفته برخاست، نخست بر مریم مَجدَلیّه که از او هفت دیو بیرون کرده بود، ظاهر شد.

10. مریم نیز رفت و به یاران او که در ماتم و زاری بودند، خبر داد.

11. امّا آنها چون شنیدند که عیسی زنده شده و مریم او را دیده است، باور نکردند.

خوانده شده فصل کامل مَرقُس 16