کتاب عهد عتیق

عهد جدید

مَرقُس 15:28-47 هزارۀ نو (NMV)

28. [بدین‌گونه آن نوشتۀ کتب مقدّس تحقق یافت که می‌گوید: «او از خطاکاران محسوب شد.»]

29. رهگذران سرهای خود را تکان داده، ناسزاگویان می‌گفتند: «ای تو که می‌خواستی معبد را ویران کنی و سه روزه آن را بازبسازی،

30. خود را نجات ده و از صلیب فرود آ!»

31. سران کاهنان و علمای دین نیز در میان خود استهزایش می‌کردند و می‌گفتند: «دیگران را نجات داد امّا خود را نمی‌تواند نجات دهد!

32. بگذار مسیح، پادشاه اسرائیل، اکنون از صلیب فرود آید تا ببینیم و ایمان بیاوریم.» آن دو تن که با او بر صلیب شده بودند نیز به او اهانت می‌کردند.

33. از ساعت ششم تا نهم، تاریکی تمامی آن سرزمین را فرا گرفت.

34. در ساعت نهم، عیسی با صدای بلند فریاد برآورد: «ایلویی، ایلویی، لَمّا سَبَقْتَنی؟» یعنی «ای خدای من، ای خدای من، چرا مرا واگذاشتی؟»

35. برخی از حاضران چون این را شنیدند، گفتند: «گوش دهید، ایلیا را می‌خواند.»

36. پس شخصی پیش دوید و اسفنجی را از شراب ترشیده پر کرد و بر سر چوبی نهاده، پیش دهان عیسی برد تا بنوشد، و گفت: «او را به حال خود واگذارید تا ببینیم آیا ایلیا می‌آید او را از صلیب پایین آورد؟»

37. پس عیسی به بانگ بلند فریادی برآورد و دمِ آخر برکشید.

38. آنگاه پردۀ معبد از بالا تا پایین دو پاره شد.

39. چون فرماندۀ سربازان که در برابر عیسی ایستاده بود، دید او چگونه جان سپرد، گفت: «براستی این مرد پسر خدا بود.»

40. شماری از زنان نیز از دور نظاره می‌کردند. در میان آنان مریم مَجدَلیّه، مریم مادر یعقوب کوچک و یوشا، و سالومه بودند.

41. این زنان هنگامی که عیسی در جلیل بود، او را پیروی و خدمت می‌کردند. بسیاری از زنان دیگر نیز که همراه او به اورشلیم آمده بودند، در آنجا بودند.

42. آن روز، روز ’تهیه‘، یعنی روز پیش از شَبّات بود. پس هنگام غروب

43. یوسف نامی از مردم رامَه، که عضوی محترم از شورای یهود بود و انتظار پادشاهی خدا را می‌کشید، شجاعانه نزد پیلاتُس رفت و جسد عیسی را طلب کرد.

44. پیلاتُس که باور نمی‌کرد عیسی بدین زودی درگذشته باشد، فرماندۀ سربازان را فرا خواند تا ببیند عیسی جان سپرده است یا نه.

45. چون از او دریافت که چنین است، جسد عیسی را به یوسف سپرد.

46. یوسف نیز پارچه‌ای کتانی خرید و جسد را از صلیب پایین آورده، در کتان پیچید و در مقبره‌ای که در صخره تراشیده شده بود، نهاد. سپس سنگی جلوی دهانۀ مقبره غلتانید.

47. مریم مَجدَلیّه و مریم، مادر یوشا، دیدند که عیسی کجا گذاشته شد.

خوانده شده فصل کامل مَرقُس 15