کتاب عهد عتیق

عهد جدید

مَتّی 8:1-6 هزارۀ نو (NMV)

1. چون عیسی از کوه پایین آمد، جماعتهای بزرگ از پی او روانه شدند.

2. در این هنگام مردی جذامی نزد او آمد و در برابرش زانو زد و گفت: «سرورم، اگر بخواهی می‌توانی پاکم سازی.»

3. عیسی دست خود را دراز کرده، او را لمس نمود و گفت: «می‌خواهم؛ پاک شو!» در دم، جذام او پاک شد.

4. سپس عیسی به او فرمود: «آگاه باش که در این باره به کسی چیزی نگویی، بلکه برو خود را به کاهن بنما و هدیه‌ای را که موسی امر کرده، تقدیم کن تا برای آنها گواهی باشد.»

5. چون عیسی وارد کَفَرناحوم شد، یک نظامی رومی نزدش آمد و با التماس

6. به او گفت: «سرور من، خدمتکارم مفلوج در خانه خوابیده و سخت درد می‌کشد.»

خوانده شده فصل کامل مَتّی 8