کتاب عهد عتیق

عهد جدید

مَتّی 22:5-11 هزارۀ نو (NMV)

5. امّا آنها اعتنا نکردند و هر یک به راه خود رفتند، یکی به مزرعه و دیگری به تجارت خود.

6. دیگران نیز خادمان او را گرفتند و آزار دادند و کشتند.

7. شاه چون این را شنید، خشمگین شده، سپاهیان خود را فرستاد و قاتلان را کشت و شهر آنها را به آتش کشید.

8. سپس خادمان خود را گفت: ”جشن عروسی آماده است، امّا دعوت‌شدگان شایستگی حضور در آن را نداشتند.

9. پس به میدان شهر بروید و هر که را یافتید به جشن عروسی دعوت کنید.“

10. غلامان به کوچه‌ها رفتند و هر که را یافتند، چه نیک و چه بد، با خود آوردند و تالار عروسی از میهمانان پر شد.

11. «امّا هنگامی که شاه برای دیدار با میهمانان وارد مجلس شد، مردی را دید که جامۀ عروسی بر تن نداشت.

خوانده شده فصل کامل مَتّی 22