کتاب عهد عتیق

عهد جدید

مَتّی 22:17-27 هزارۀ نو (NMV)

17. پس رأی خود را به ما بگو؛ آیا پرداخت خَراج به قیصر رواست یا نه؟»

18. عیسی به بداندیشی آنان پی برد و گفت: «ای ریاکاران، چرا مرا می‌آزمایید؟

19. سکه‌ای را که با آن خَراج می‌پردازید، به من نشان دهید.» آنها سکه‌ای یک دیناری به وی دادند.

20. از ایشان پرسید: «نقش و نام روی این سکه از آنِ کیست؟»

21. پاسخ دادند: «از آنِ قیصر.» به آنها گفت: «پس مال قیصر را به قیصر بدهید و مال خدا را به خدا.»

22. چون این را شنیدند، در شگفت شدند و او را واگذاشته، رفتند.

23. در همان روز، صَدّوقیان که منکر قیامتند، نزدش آمدند و سؤالی از او کرده،

24. گفتند: «استاد، موسی به ما فرموده است که اگر مردی بی‌اولاد بمیرد، برادرش باید آن بیوه را به زنی بگیرد تا از او برای برادر خود نسلی باقی بگذارد.

25. باری، در میان ما هفت برادر بودند. برادر نخستین زنی گرفت و مُرد و چون فرزندی نداشت، زن بیوه‌اش را برای برادر خود باقی گذاشت.

26. همچنین دوّمین و سوّمین، تا هفتمین.

27. سرانجام، زن نیز مرد.

خوانده شده فصل کامل مَتّی 22