کتاب عهد عتیق

عهد جدید

مَتّی 20:1-9 هزارۀ نو (NMV)

1. «زیرا پادشاهی آسمان صاحب باغی را می‌ماند که صبح زود بیرون رفت تا برای تاکستان خود کارگرانی به مزد بگیرد.

2. او با آنان توافق کرد که روزی یک دینار بابت کار در تاکستان به هر یک بپردازد. سپس ایشان را به تاکستان خود فرستاد.

3. نزدیک ساعت سوّم دوباره بیرون رفت و عده‌ای را در میدان شهر بی‌کار ایستاده دید.

4. به آنان نیز گفت: ”شما هم به تاکستان من بروید و آنچه حق شماست به شما خواهم داد.“

5. پس آنها نیز رفتند. باز نزدیک ساعت ششم و نهم بیرون رفت و چنین کرد.

6. در حدود ساعت یازدهم نیز بیرون رفت و باز چند تن دیگر را بی‌کار ایستاده دید. از آنان پرسید: ”چرا تمام روز در اینجا بی‌کار ایستاده‌اید؟“

7. پاسخ دادند: ”چون هیچ‌کس ما را به مزد نگرفت.“ به آنان گفت: ”شما نیز به تاکستان من بروید و کار کنید.“

8. هنگام غروب، صاحب تاکستان به مباشر خود گفت: ”کارگران را فرا خوان و از آخرین شروع کرده تا به اوّلین، مزدشان را بده.“

9. کارگرانی که در حدود ساعت یازدهم به سرِ کار آمده بودند، هر کدام یک دینار گرفتند.

خوانده شده فصل کامل مَتّی 20