کتاب عهد عتیق

عهد جدید

لوقا 9:26-32 هزارۀ نو (NMV)

26. زیرا هر که از من و سخنانم عار داشته باشد، پسر انسان نیز آنگاه که در جلال خود و جلال پدر و فرشتگان مقدّس آید، از او عار خواهد داشت.

27. براستی به شما می‌گویم، برخی اینجا ایستاده‌اند که تا پادشاهی خدا را نبینند، طعم مرگ را نخواهند چشید.»

28. حدود هشت روز پس از این سخنان، عیسی پطرس و یوحنا و یعقوب را برگرفت و بر فراز کوهی رفت تا دعا کند.

29. در همان حال که دعا می‌کرد، نمودِ چهره‌اش تغییر کرد و جامه‌اش سفید و نورانی شد.

30. ناگاه دو مرد، موسی و ایلیا، پدیدار گشته، با او به گفتگو پرداختند.

31. آنان در جلال ظاهر شده بودند و دربارۀ خروج عیسی سخن می‌گفتند که می‌بایست به‌زودی در اورشلیم رخ دهد.

32. پطرس و همراهانش بسیار خواب‌آلود بودند، امّا چون کاملاً بیدار و هوشیار شدند، جلال عیسی را دیدند و آن دو مرد را که در کنارش ایستاده بودند.

خوانده شده فصل کامل لوقا 9