کتاب عهد عتیق

عهد جدید

لوقا 8:39-44 هزارۀ نو (NMV)

39. «به خانۀ خود برگرد و آنچه خدا برایت کرده است، بازگو.» پس رفت و در سرتاسر شهر اعلام کرد که عیسی برای او چه کرده است.

40. چون عیسی بازگشت، مردم به گرمی از او استقبال کردند، زیرا همه چشم به راهش بودند.

41. در این هنگام، مردی یایروس نام، که رئیس کنیسه بود، آمد و به پای عیسی افتاده، التماس کرد به خانه‌اش برود،

42. زیرا تنها دخترش که حدود دوازده سال داشت، در حال مرگ بود.هنگامی که عیسی در راه بود، جمعیت سخت بر او ازدحام می‌کردند.

43. در آن میان، زنی بود که دوازده سال دچار خونریزی بود و [با اینکه تمام دارایی خود را صرف طبیبان کرده بود،] کسی را توانِ درمانش نبود.

44. او از پشت سر به عیسی نزدیک شد و لبۀ ردای او را لمس کرد. در دم خونریزی‌اش قطع شد.

خوانده شده فصل کامل لوقا 8