کتاب عهد عتیق

عهد جدید

لوقا 4:16-24 هزارۀ نو (NMV)

16. پس به شهر ناصره که در آن پرورش یافته بود، رفت و در روز شَبّات، طبق معمول به کنیسه درآمد. و برخاست تا تلاوت کند.

17. طومار اِشعیای نبی را به او دادند. چون آن را گشود، قسمتی را یافت که می‌فرماید:

18. «روح خداوند بر من است،زیرا مرا مسح کردهتا فقیران را بشارت دهمو مرا فرستاده تا رهایی را به اسیرانو بینایی را به نابینایان اعلام کنم،و ستمدیدگان را رهایی بخشم،

19. و سال لطف خداوند را اعلام نمایم.»

20. سپس طومار را فرو پیچید و به خادم کنیسه سپرد و بنشست. همه در کنیسه به او چشم دوخته بودند.

21. آنگاه چنین سخن آغاز کرد: «امروز این نوشته، هنگامی که بدان گوش فرا می‌دادید، جامۀ عمل پوشید.»

22. همه از او نیکو می‌گفتند و از کلام فیض‌آمیزش در شگفت بودند و می‌گفتند: «آیا این پسر یوسف نیست؟»

23. عیسی به ایشان گفت: «بی‌گمان این مَثَل را بر من خواهید آورد که ”ای طبیب خود را شفا ده! آنچه شنیده‌ایم در کَفَرناحوم کرده‌ای، اینجا در زادگاه خویش نیز انجام بده.“‌»

24. سپس افزود: «آمین، به شما می‌گویم که هیچ پیامبری در دیار خویش پذیرفته نیست.

خوانده شده فصل کامل لوقا 4