کتاب عهد عتیق

عهد جدید

لوقا 23:17-25 هزارۀ نو (NMV)

17. در هر عید، پیلاتُس می‌بایست یک زندانی را برایشان آزاد می‌کرد.]

18. امّا آنها یکصدا فریاد برآوردند: «او را از میان بردار و باراباس را برای ما آزاد کن!»

19. باراباس به سبب شورشی که در شهر واقع شده بود، و نیز به سبب قتل، در زندان بود.

20. پیلاتُس که می‌خواست عیسی را آزاد کند، دیگر بار با آنان سخن گفت.

21. امّا ایشان همچنان فریاد برآوردند: «بر صلیبش کن! بر صلیبش کن!»

22. سوّمین بار به آنها گفت: «چرا؟ چه بدی کرده است؟ من که هیچ سببی برای کشتن او نیافتم. پس او را تازیانه می‌زنم و آزاد می‌کنم.»

23. امّا آنان با فریادِ بلند به‌اصرار خواستند بر صلیب شود. سرانجام فریادشان غالب آمد

24. و پیلاتُس حکمی را که می‌خواستند، صادر کرد.

25. او مردی را که به سبب شورش و قتل در زندان بود و جمعیت خواهان آزادی‌اش بودند، رها کرد و عیسی را به ایشان سپرد تا به دلخواه خود با او رفتار کنند.

خوانده شده فصل کامل لوقا 23