کتاب عهد عتیق

عهد جدید

لوقا 20:3-14 هزارۀ نو (NMV)

3. پاسخ داد: «من نیز از شما پرسشی دارم؛ به من بگویید،

4. آیا تعمید یحیی از آسمان بود یا از انسان؟»

5. آنها با هم شور کرده، گفتند: «اگر بگوییم از آسمان بود، خواهد گفت، ”پس چرا به او ایمان نیاوردید؟“

6. و اگر بگوییم از انسان بود، مردم همگی سنگسارمان خواهند کرد، زیرا بر این اعتقادند که یحیی پیامبر بود.»

7. پس پاسخ دادند: «نمی‌دانیم از کجاست.»

8. عیسی گفت: «من نیز به شما نمی‌گویم با چه اقتداری این کارها را می‌کنم.»

9. آنگاه این مَثَل را برای مردم آورد: «مردی تاکستانی غَرْس کرد و آن را به چند باغبان اجاره داد و مدتی طولانی به سفر رفت.

10. در موسم برداشت محصول، غلامی نزد باغبانان فرستاد تا مقداری از میوۀ تاکستان را به او بدهند. امّا باغبانان او را زدند و دست خالی بازگرداندند.

11. پس غلامی دیگر فرستاد، امّا او را نیز زدند و با وی بی‌حرمتی کرده، دست خالی روانه‌اش نمودند.

12. پس سوّمین بار غلامی فرستاد، امّا او را نیز مجروح کرده، بیرون افکندند.

13. «پس صاحب باغ گفت: ”چه کنم؟ پسر محبوب خود را می‌فرستم؛ شاید او را حرمت بدارند.“

14. امّا باغبانان چون پسر را دیدند، با هم به مشورت نشسته، گفتند: ”این وارث است. بیایید او را بکشیم تا میراث از آنِ ما شود.“

خوانده شده فصل کامل لوقا 20