کتاب عهد عتیق

عهد جدید

لوقا 17:8-20 هزارۀ نو (NMV)

8. آیا نخواهد گفت: ”شام مرا آماده کن و کمر به پذیرایی‌ام بربند تا بخورم و بیاشامم، و بعد تو بخور و بیاشام“؟

9. آیا منّت از خدمتکار خود خواهد برد که فرمانش را به جای آورده است؟

10. پس، شما نیز چون آنچه به شما فرمان داده شده است، به جای آوردید، بگویید: ”خدمتکارانی بی‌منّت‌ایم و تنها انجام وظیفه کرده‌ایم.“‌»

11. عیسی بر سر راه خود به اورشلیم، از حدّ سامِرِه و جلیل می‌گذشت.

12. پس چون به دهی وارد می‌شد، ده جذامی به او برخوردند. آنها دور ایستاده

13. با صدای بلند فریاد برآوردند: «ای عیسی، ای استاد، بر ما ترحم کن.»

14. چون عیسی آنها را دید، گفت: «بروید و خود را به کاهن بنمایید.» آنها به راه افتادند و در میانۀ راه از جذام پاک شدند.

15. یکی از آنها چون دید شفا یافته است، در حالی که با صدای بلند خدا را ستایش می‌کرد، بازگشت

16. و خود را به پای عیسی افکند و او را سپاس گفت. آن جذامی سامِری بود.

17. عیسی فرمود: «مگر آن ده تن همه پاک نشدند؟ پس نُه تن دیگر کجایند؟

18. آیا به‌جز این غریبه، کسی دیگر بازنگشت تا خدا را سپاس گوید؟»

19. سپس به او گفت: «برخیز و برو، ایمانت تو را شفا داده است.»

20. عیسی در پاسخ فَریسیان که پرسیده بودند پادشاهی خدا کی خواهد آمد، گفت: «آمدن پادشاهی خدا را نمی‌توان با مشاهده دریافت،

خوانده شده فصل کامل لوقا 17