کتاب عهد عتیق

عهد جدید

اعمال 18:10-19 هزارۀ نو (NMV)

10. زیرا من با تو هستم و هیچ‌کس دست خود را بر تو دراز نخواهد کرد تا گزندی به تو برساند، چرا که در این شهر مرا خلق بسیار است.»

11. پس، پولس یک سال و نیم در آنجا ماند و کلام خدا را به آنها تعلیم داد.

12. امّا هنگامی که گالیو، والی اَخائیه بود، یهودیان همداستان شده، بر سر پولس تاختند و او را به محکمه کشانده،

13. گفتند: «این شخص مردم را وامی‌دارد خدا را به شیوه‌ای خلاف شریعت عبادت کنند.»

14. چون پولس خواست سخن بگوید، گالیو به یهودیان گفت: «اگر جرم یا جنایتی در میان بود، می‌بایست شکایت شما را بشنوم.

15. امّا چون مسئله بر سر کلمات و نامها و شریعت خودتان است، پس خود به آن رسیدگی کنید. من نمی‌خواهم دربارۀ چنین اموری داوری کنم.»

16. پس آنها را از مقابل مسند داوری راند.

17. آنان نیز همگی به سوسْتِنِس، رئیس کنیسه حمله بردند و او را در مقابل مسند والی زدند. امّا گالیو هیچ اعتنا نکرد.

18. پولس پس از اقامتی طولانی در قُرِنتُس، با برادران وداع کرد و از راه دریا عازم سوریه شد. در این سفر، پْریسکیلا و آکیلا نیز همراهش بودند. او در کِنخْریه سر خود را تراشید، زیرا چنین نذر کرده بود.

19. چون به اَفِسُس رسیدند، همسفران خود را ترک گفت و خود به کنیسه رفته، با یهودیان به مباحثه پرداخت.

خوانده شده فصل کامل اعمال 18