کتاب عهد عتیق

عهد جدید

پیدایش 47:9-22 Today's Persian Version (TPV)

9. یعقوب ‌گفت‌: «سالهای عمرم كه‌ به‌ سختی و در سرگردانی گذشته ‌است ‌صد و سی سال ‌است‌ كه ‌البته ‌به ‌سن ‌اجدادم‌ نرسیده ‌است‌.»

10. سپس‌ یعقوب‌ از فرعون‌ خداحافظی كرد و از نزد ‌او رفت‌.

11. یوسف ‌همان طوری كه‌ فرعون‌ دستور داده‌ بود، پدر و برادرانش ‌را در مصر در بهترین ‌زمینهای آنجا در نزدیكی شهر رعمسیس ‌سكونت ‌داد و در آنجا، املاكی را به ‌ایشان‌ بخشید.

12. یوسف ‌برای پدر و برادرانش ‌و تمام ‌اعضای خانوادهٔ آنها برابر تعدادشان‌ آذوقه‌ تهیّه‌ كرد.

13. قحطی به قدری شدید شده ‌بود كه‌ در هیچ‌جا خوراک‌ نبود. مردم‌ مصر و كنعان‌ گرسنه‌ و بینوا شدند.

14. یوسف ‌تمام‌ پولهای آنها را در مقابل‌ فروش‌ غلّه‌ از آنها گرفته ‌و به‌ خزانهٔ فرعون‌ گذاشته ‌بود.

15. وقتی تمام‌ پولها در مصر و كنعان ‌تمام ‌شد، مصری‌ها به‌ نزد یوسف ‌آمدند و گفتند: «پول ‌ما تمام ‌شده‌. تو به‌ ما خوراک‌ بده ‌و كاری بكن ‌كه ‌ما از گرسنگی نمیریم‌.»

16. یوسف‌ گفت‌: «اگر پول ‌شما تمام‌ شده‌، حیوانات‌ خود را بیاورید و من ‌در عوض ‌آنها به‌ شما غلّه ‌می‌دهم‌.»

17. بنابراین‌ آنها حیوانات‌ خود را پیش‌ یوسف‌ آوردند و یوسف‌ در مقابل ‌اسب‌ و گوسفند و بُز و گاو و الاغ ‌به‌ آنها غلّه‌ می‌داد. در آن‌ سال‌ یوسف‌ در مقابل‌ حیوانات‌ به ‌ایشان ‌غلّه‌ داد.

18. سال ‌بعد دوباره‌ آنها نزد یوسف‌ آمدند و گفتند: «ای آقا، ما حقیقت‌ را از تو پنهان ‌نمی‌كنیم‌، پول‌ ما تمام‌ شده ‌و همهٔ حیوانات‌ ما هم‌ مال‌ شماست‌. دیگر به ‌غیراز بدنها و زمینهایمان ‌چیزی نداریم‌ كه ‌به ‌تو بدهیم‌.

19. بیا خود ما و زمینهای ما را هم ‌به ‌عوض‌ غلّه‌ بخر و مگذار مزارع ‌ما از بین‌ بروند. ما غلامان‌ فرعون‌ خواهیم ‌شد و زمینهای ما هم ‌مال ‌فرعون ‌باشد، به‌ ما غلّه ‌بده ‌تا بخوریم‌ و نمیریم‌ و در مزارع ‌خود بكاریم ‌تا زمین‌ از بین ‌نروند.»

20. یوسف ‌تمام ‌زمینهای مصر را برای فرعون‌ خرید و همهٔ ‌مصریان‌ مجبور شدند كه‌ زمینهای خود را بفروشند. چون ‌قحطی بسیار شدید شده ‌بود. به‌ این‌ ترتیب ‌تمام ‌زمینها جزو املاک‌ فرعون‌ شد.

21. یوسف‌، مردم ‌مصر -‌از كوچک ‌تا بزرگ- همه ‌را به ‌غلامی فرعون ‌در آورد.

22. تنها زمینی را كه‌ یوسف ‌نخرید، زمین ‌كاهنان ‌بود. آنها لازم‌ نبود زمین ‌خود را بفروشند، چون ‌از طرف ‌فرعون‌ سهمیه‌ای برای آنها معیّن ‌شده ‌بود.

خوانده شده فصل کامل پیدایش 47