فصول

  1. 1
  2. 2
  3. 3
  4. 4
  5. 5
  6. 6
  7. 7
  8. 8
  9. 9
  10. 10
  11. 11
  12. 12
  13. 13
  14. 14

کتاب عهد عتیق

عهد جدید

هوشع 5 Today's Persian Version (TPV)

داوری برضد اسرائیل

1. «ای کاهنان بشنوید! ای قوم اسرائیل توجّه کنید! ای خاندان پادشاه گوش بدهید! شما محکوم هستید، زیرا در مصفه همچون دامی گشتید و در کوه تابور مانند دام شدید.

2. ای مردم سرکش، شما را به‌خاطر کشتار بی‌حد، مجازات می‌کنم.

3. من اسرائیل را می‌شناسم و کارهای وی هم از من مخفی نیست. اسرائیل زنا کرده و آلوده شده است.»

هوشع علیه بت‌پرستی هشدار می‌دهد

4. کارهایشان مانع بازگشت آنها به سوی خدایشان است، زیرا روح زناکاری در آنها رخنه کرده است و نمی‌توانند خداوند را بشناسند.

5. غرور قوم اسرائیل علیه آنها شهادت می‌دهد. مردم افرایم در زیر بار گناه می‌لغزند و یهودا هم با آنها یک‌‌جا به زمین می‌خورد.

6. آنها با رمه و گلّهٔ خود به جستجوی خداوند می‌روند، امّا او را نمی‌یابند، زیرا او خود را از آنها دور ساخته است.

7. آنها به خداوند خیانت کرده‌اند و فرزندان غیر مشروع به وجود آورده‌اند. پس اکنون آنها و سرزمین ایشان بزودی از بین خواهند رفت.

جنگ بین یهودا و اسرائیل

8. شیپور جنگ را در جبعه و زنگ خطر را در رامه به صدا در آورید و در بیت آون فریاد بزنید. ای مردم بنیامین، از ترس بلرزید!

9. ای افرایم روز مجازات تو نزدیک است و بزودی ویران می‌شوی. به بنی‌اسرائیل اعلام می‌کنم که این واقعه حتمی است.

10. خداوند می‌فرماید: «رهبران یهودا زمینها را غارت می‌کنند، بنابراین من خشم خود را مانند سیلاب بر آنها فرو خواهم ریخت.

11. اسرائیل مورد قهر من قرار گرفته است و در روز محاکمه درهم کوبیده می‌شود، زیرا پیرو چیزهای باطل گردیده است.

12. بنابراین، من برای اسرائیل مانند بید که پشم را از بین می‌برد خواهم بود و ریشهٔ یهودا را نابود می‌کنم.

13. «وقتی اسرائیل دید که تا چه حد بیمار است و یهودا که جراحت او تا چه حد است، افرایم به کشور آشور روی ‌آورد و به پادشاه بزرگ آن پناه برد. امّا امپراتور آشور قادر نیست که او را شفا بدهد و یا زخمش را مداوا نماید.

14. مانند شیری که شکار خود را می‌درد، من افرایم و یهودا را می‌درم و با خود می‌برم و هیچ‌کسی نمی‌تواند آنها را از چنگ من برهاند.

15. «سپس آنها را ترک خواهم کرد و به مکان خود برمی‌گردم تا آنها به گناهان خود آگاه گردند و طالب روی من شوند و در تنگی خود از من درخواست کمک نمایند.»