کتاب عهد عتیق

عهد جدید

غزل غزلها 5:5-16 Today's Persian Version (TPV)

5. برخاستم تا در را برایش باز کنم.دستانم به مُر آغشته بود.از انگشتانم مُر می‌چکید،هنگامی‌که قفل را به دست گرفتم.

6. امّا وقتی در را بازکردم،محبوبم رفته بود.چقدر دلم می‌خواست که صدایش را بشنوم.به جستجویش رفتم، امّا او را نیافتم.صدایش کردم، ولی جواب نداد.

7. پاسبانان شب مرا یافتند،مرا زدند و زخمی کردند.نگهبانان دیوارهای شهر، قبای مرا ربودند.

8. ای دختران اورشلیم، شما را قسم می‌دهمکه اگر محبوب مرا یافتید،به او بگویید که من بیمار عشق او هستم.

9. ای زیباترین خوبرویان،محبوب تو بر مردان دیگر چه برتری و فضیلتی داردکه ما را این چنین قسم می‌دهی؟

10. محبوب من زیبا و قوی استو در بین ده هزار جوان ممتاز می‌باشد.

11. چهره او درخشان و برنزی می‌باشدموهایش پُرچین و شکنو سیاه مثل کلاغ می‌باشد.

12. چشمانش به زیبایی کبوترانی استکه در کنار چشمه آب نشسته و گویی خود را در شیر شسته‌اند.

13. گونه‌هایش مانند باغچه‌ای استپُر از گُلهای خوشبو و معطر.لبانش همچون سوسن‌هایی استکه از آنها عطر مُر می‌چکد.

14. دستهای خوش‌تراش‌ او مانند میلهٔ طلایی استکه با جواهر آراسته شده باشد.پیکرش همچون عاج شفافی استکه با یاقوت مزیّن شده باشد.

15. ساقهایش مانند ستونهای مرمرندکه بر پایه‌هایی از طلای ناب قرار داشته باشند.چهره‌اش همانند سروهای آزاد لبنان بی‌نظیر است.

16. کلام او شیرین و همه‌چیزش زیبا و دلکش است.ای دختران اورشلیم، دلدار من این‌همه برتری دارد.

خوانده شده فصل کامل غزل غزلها 5