کتاب عهد عتیق

عهد جدید

غزل غزلها 5:1-5 Today's Persian Version (TPV)

1. ای دلبر من و ای عروس من،من به باغ خود آمده‌‌ام.مُر و ادویه‌جاتم را می‌چینم.عسل و شانهٔ عسل خود را می‌خورمو شراب و شیر خود را می‌نوشم.ای دلدادگان بنوشیدو از مستی عشق سرمست شوید.

2. من خواب هستم، امّا دلم بیدار است.در عالم خواب صدای محبوبم را می‌شنوم که در می‌زند و می‌گوید:«در را بازکن ای عزیز من،ای عشق من، ای کبوتر منو ای آنکه در جمال و زیبایی کامل هستی،زیرا سرم از شبنم سحرگاهی و حلقه‌های مویم از نم‌نم باران شب، ‌تَر است.»

3. لباسم را از تن بیرون کردم،چگونه می‌توانم آن را دوباره بپوشم؟پاهایم را شستم،چطور می‌توانم آنها را دوباره کثیف نمایم؟

4. محبوبم دست خود را از سوراخ در داخل کرد.تمام وجودم به لرزه درآمد.

5. برخاستم تا در را برایش باز کنم.دستانم به مُر آغشته بود.از انگشتانم مُر می‌چکید،هنگامی‌که قفل را به دست گرفتم.

خوانده شده فصل کامل غزل غزلها 5