لکهٔ ننگی بر دامنش بود ولی او اعتنایی به آن نکرد،پس به وضع وحشتناکی سقوط نمود و کسی نبود که او را تسلّی دهد.دشمنانش پیروز شدند و او در حضور خداوند زاری می‌کند و رحمت می‌طلبد.