کتاب عهد عتیق

عهد جدید

دوم پادشاهان 4:11-16 Today's Persian Version (TPV)

11. روزی الیشع به شونیم بازگشت و به اتاق خود رفت تا استراحت کند.

12. او به خدمتکار خود، جیحَزی گفت: «برو آن زن را صدا کن.» هنگامی‌که زن آمد،

13. الیشع به جیحزی گفت: «از او بپرس در عوض زحماتی که برای ما متحمّل شده، چه‌کار می‌توانم برای او بکنم؟ آیا پیامی برای پادشاه یا فرماندهٔ ارتش دارد؟»زن پاسخ داد: «من در میان اقوام خود زندگی می‌کنم و نیازی ندارم.»

14. الیشع از جیحزی پرسید: «پس برای او چه کاری می‌توانم انجام دهم؟» او پاسخ داد: «او پسری ندارد و شوهرش مرد پیری است.»

15. الیشع دستور داد: «به آن زن بگو اینجا بیاید.» زن آمد و در میان درگاه ایستاد.

16. الیشع به او گفت: «سال آینده در همین وقت، پسری در آغوش خواهی داشت.»زن پاسخ داد: «نه! سرور من، ای مرد خدا، به کنیز خود دروغ نگویید.»

خوانده شده فصل کامل دوم پادشاهان 4