کتاب عهد عتیق

عهد جدید

دوم پادشاهان 13:12-22 Today's Persian Version (TPV)

12. بقیّهٔ کارهای یهوآش و هرچه کرد و شجاعت او که چگونه با امصیا، پادشاه یهودا جنگ کرد، در کتاب تاریخ پادشاهان اسرائیل نوشته شده‌اند.

13. یهوآش درگذشت و در گورستان سلطنتی در سامره به خاک سپرده شد و پسرش یربعام دوم جانشین او شد.

14. هنگامی‌که الیشع نبی به بیماری کشنده‌‌ای مبتلا شد و در بستر مرگ افتاد، یهوآش پادشاه اسرائیل به عیادت او رفت و درحالی‌که گریه می‌کرد گفت: «ای پدرم، ای پدرم، ای ارّابه و ای سوار اسرائیل.»

15. الیشع به او گفت: «تیرها و کمانی بردار.» پس او تیرها و کمان برداشت

16. و به او گفت: «آمادهٔ تیراندازی باش.» پادشاه چنین کرد و الیشع دستهای خود را روی دستهای پادشاه نهاد.

17. سپس الیشع به پادشاه گفت: «پنجره را به سوی سوریه بازکن.» الیشع دستور تیراندازی داد. بی‌درنگ پس از آن که پادشاه پیکان را پرتاب کرد، نبی به او گفت: «تو پیکان خداوند هستی که به وسیلهٔ آن بر سوریه پیروز خواهد شد. تو با سوری‌ها در افیق نبرد خواهی کرد تا آنها شکست بخورند.»

18. الیشع گفت: «پیکانها را بردار و به زمین ضربه بزن.» پادشاه به زمین سه بار ضربه زد و ایستاد.

19. آنگاه مرد خدا از او خشمگین شد و به او گفت: «تو باید پنج یا شش مرتبه به زمین ضربه می‌زدی. آنگاه می‌توانستی پیروزی کامل بر سوریه داشته باشی، امّا حالا آنها را فقط سه بار شکست خواهی داد.»

20. الیشع درگذشت و او را به‌ خاک سپردند. در آن دوران هر سال در فصل بهار، عدّه‌ای از موآبیان به اسرائیل حمله می‌کردند.

21. یک‌بار زمانی که کسی را به خاک می‌سپردند، گروهی از مهاجمین دیده شدند. مردم جسد مرده را در قبر الیشع انداختند و گریختند. پس از اینکه جسد به استخوانهای الیشع خورد، آن مرد زنده شد و روی پای خود ایستاد.

22. در تمام طول سلطنت یهوآخاز، حزائیل پادشاه سوریه، اسرائیل را مورد ستم قرار می‌داد.

خوانده شده فصل کامل دوم پادشاهان 13