کتاب عهد عتیق

عهد جدید

دوم سموئیل 3:29-39 Today's Persian Version (TPV)

29. از خدا می‌خواهم که همه‌شان به عفونت و جذام مبتلا شوند، از پا بیفتند و با دَم شمشیر یا از قحطی بمیرند.»

30. به این ترتیب یوآب و برادرش ابیشای، اَبنیر را کشتند، زیرا برادر ایشان، عسائیل را در جنگ جبعون به قتل رسانده بود.

31. داوود به یوآب و تمام کسانی‌که با او بودند گفت: «لباس خود را پاره کنید و پلاس بپوشید و برای اَبنیر سوگواری کنید.» داوود پادشاه در پی جنازهٔ او رفت.

32. بعد اَبنیر را در حبرون به خاک سپردند و پادشاه با آواز بلند بر سر قبر او گریه کرد و همهٔ مردم نیز گریستند.

33. آنگاه پادشاه این سوگنامه را برای اَبنیر خواند:«آیا لازم بود که اَبنیر مانند نادانان بمیرد؟

34. دستهای تو بستهو پاهایت در زنجیر نبودند.تو به دست فرومایگان کشته شدی.»و مردم دوباره برای اَبنیر گریه کردند.

35. چون داوود در روز دفن اَبنیر چیزی نخورده بود، مردم از او خواهش کردند که غذا بخورد، امّا داوود سوگند یاد کرد که تا غروب آفتاب به چیزی لب نزند.

36. مردم احساسات نیک او را مانند دیگر کارهای خوب او تقدیر کردند.

37. آنگاه دانستند که پادشاه در کشتن اَبنیر دخالتی نداشته است.

38. پادشاه به مأموران خود گفت: «می‌دانید که امروز یک رهبر و یک شخصیّت بزرگ اسرائیل کشته شد.

39. با اینکه من، پادشاه برگزیدهٔ خداوندم ولی ضعیف هستم و این مردان یعنی پسران صرویه از من تواناترند. خداوند مردم شریر را به جزای کارهایشان برساند.»

خوانده شده فصل کامل دوم سموئیل 3