کتاب عهد عتیق

عهد جدید

دوم سموئیل 14:26-31 Today's Persian Version (TPV)

26. او موی سر خود را سالانه یک‌بار کوتاه می‌کرد. زیرا در مدّت یک سال آن‌قدر بلند و سنگین می‌شد که وزن آن به بیش از دو کیلوگرم می‌رسید.

27. ابشالوم سه پسر و یک دختر به نام تامار داشت که دختر بسیار زیبایی بود.

28. ابشالوم دو سال در اورشلیم زندگی کرد و هیچ‌گاه پادشاه را ندید.

29. بعد به یوآب پیام فرستاد که بیاید و او را نزد پادشاه ببرد، امّا یوآب نخواست که بیاید. بار دوم از او خواهش کرد که بیاید، باز هم قبول نکرد.

30. آنگاه ابشالوم به خدمتکاران خود گفت: «مزرعهٔ یوآب پهلوی کشتزار من است و او در آن جو کاشته است. بروید و آن را آتش بزنید.» خدمتکاران رفتند و مزرعهٔ او را آتش زدند.

31. یوآب به خانهٔ ابشالوم رفت و از او پرسید: «چرا خدمتکاران تو مزرعهٔ مرا آتش زدند؟»

خوانده شده فصل کامل دوم سموئیل 14