روزی یک مسافر به خانهٔ مرد ثروتمند آمد. او دلش نخواست که از گلّه و رمهٔ خود برّه‌ای را بگیرد و برای مهمانش غذا تهیّه کند. در عوض رفت و برّهٔ آن مرد فقیر را گرفت و آن را کباب کرد و برای مهمان خود آورد.»