کتاب عهد عتیق

عهد جدید

داوران 5:25-31 Today's Persian Version (TPV)

25. سیسرا آب خواست و یاعیل به او شیر داد،و دوغ را در جام شاهانه به او داد.

26. سپس میخ چادر و چکشِ کارگر را گرفتو در شقیقهٔ سیسرا فرو برد.سرش را شکستو شقیقه‌اش را شکافت.

27. او پیش پایش خَم شد و افتاد.بلی، در پیش پایش،در جایی که خَم شد،افتاد و مُرد.

28. مادر سیسرا از پنجره نگاه می‌کردو منتظر آمدن او بود. می‌گفت:«چرا ارابهٔ او تأخیر کرده؟چرا صدای چرخهای ارابهٔ او نمی‌آید؟»

29. ندیمه‌های حکیم وی به او جواب دادند،امّا او سخنان خود را تکرار می‌کرد و می‌گفت:

30. «حتماً غنیمت بسیار گرفته است و وقت زیادی لازم دارد تا آن را تقسیم کند.یک یا دو دختر برای هر سرباز،سیسرا برای خود لباسهای گران‌قیمتو برای ملکه، شال گردنهای نفیس خواهد آورد.»

31. خداوندا، همهٔ دشمنانت همچنین هلاک گردند.امّا دوستدارانت، مانند آفتاب با قدرتِ تمام بدرخشند.بعد از آن، مدّت چهل سال آرامش در آن سرزمین برقرار بود.

خوانده شده فصل کامل داوران 5