کتاب عهد عتیق

عهد جدید

دانیال 2:8-23 Today's Persian Version (TPV)

8. پادشاه گفت: «معلوم است که دنبال فرصت می‌گردید. زیرا می‌دانید که فرمانی که صادر کرده‌ام قطعی است و

9. این را بدانید که اگر خواب را نگویید، معلوم می‌شود که شما سخنان دروغ و باطل سرهم می‌کنید و می‌گویید. پس اول خواب مرا بگویید، آنگاه مطمئن می‌شوم که می‌توانید تعبیر آن را هم بگویید.»

10. حکما به پادشاه گفتند: «پادشاها، در روی زمین هیچ‌کس نیست که بتواند فرمان شما را انجام دهد و هیچ پادشاه یا حاکمی هم نیست که چنین چیزی از پیشگویان یا جادوگران و یا حکیمان بپرسد.

11. چیزی را که پادشاه خواسته‌اند، به قدری دشوار است که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را انجام دهد، مگر خدایانی که بر روی زمین زندگی نمی‌کنند.»

12. پادشاه از این سخنان بسیار عصبانی و خشمگین شد و فرمان داد تا تمام دانشمندان بابل را هلاک کنند.

13. بنابراین فرمان قتل همهٔ آنها و همچنین دانیال و دوستانش صادر شد.

14. دانیال با اریوک، رئیس جلاّدان پادشاه که مأمور بود دانشمندان را به قتل برساند به طور محرمانه گفت‌وگو کرد

15. و از وی پرسید: «چرا پادشاه چنین فرمان سختی را صادر کرده است؟» اریوک ماجرا را برای دانیال تعریف کرد.

16. دانیال فوراً به نزد پادشاه رفت و از او مهلت خواست تا تعبیر خواب را بگوید.

17. سپس به خانه رفت و برای دوستانش، حنانیا، میشائیل و عزریا تعریف کرد که چه اتّفاقی افتاده است

18. و از آنها خواست نزد خدای آسمان دعا کنند که او رحمت فرماید و این راز را برای آنها آشکار سازد تا با دانشمندان بابلی کشته نشوند.

19. همان شب در رؤیا، راز خواب بر دانیال آشکار شد و دانیال خدای آسمان را ستایش کرد و گفت:

20. قدرت و حکمت از خداست.نام او تا به ابد متبارک باد.

21. او زمانها و فصلها را تغییر می‌دهد.پادشاهان را منصوب و معزول می‌کند.او حکمت را به حکیمان و دانش را به دانشمندان عطا می‌فرماید.

22. رازهای عمیق و پوشیده را آشکار می‌سازد.آنچه را در تاریکی است می‌داند.و گرداگردش را نور فراگرفته است.

23. ای خدای نیاکان من، تو را شکر و سپاس می‌گویم،زیرا به من قدرت و حکمت عطا کردی.دعای مرا مستجاب فرمودی،و آنچه را که باید به پادشاه بگویم، به ما نشان دادی.

خوانده شده فصل کامل دانیال 2