کتاب عهد عتیق

عهد جدید

دانیال 2:17-27 Today's Persian Version (TPV)

17. سپس به خانه رفت و برای دوستانش، حنانیا، میشائیل و عزریا تعریف کرد که چه اتّفاقی افتاده است

18. و از آنها خواست نزد خدای آسمان دعا کنند که او رحمت فرماید و این راز را برای آنها آشکار سازد تا با دانشمندان بابلی کشته نشوند.

19. همان شب در رؤیا، راز خواب بر دانیال آشکار شد و دانیال خدای آسمان را ستایش کرد و گفت:

20. قدرت و حکمت از خداست.نام او تا به ابد متبارک باد.

21. او زمانها و فصلها را تغییر می‌دهد.پادشاهان را منصوب و معزول می‌کند.او حکمت را به حکیمان و دانش را به دانشمندان عطا می‌فرماید.

22. رازهای عمیق و پوشیده را آشکار می‌سازد.آنچه را در تاریکی است می‌داند.و گرداگردش را نور فراگرفته است.

23. ای خدای نیاکان من، تو را شکر و سپاس می‌گویم،زیرا به من قدرت و حکمت عطا کردی.دعای مرا مستجاب فرمودی،و آنچه را که باید به پادشاه بگویم، به ما نشان دادی.

24. دانیال نزد اریوک که از طرف پادشاه مأمور به هلاکت رساندن دانشمندان بود رفت و به او گفت: «آنها را نکش. مرا به نزد پادشاه ببر تا تعبیر خواب او را بگویم.»

25. اریوک فوراً دانیال را به حضور نبوکدنصر پادشاه برد و گفت: «ای پادشاه، یکی از تبعیدیان یهودی را پیدا کرده‌ام که می‌تواند تعبیر خواب شما را بیان کند.»

26. پادشاه به دانیال که به بلطشصر معروف بود گفت: «آیا می‌توانی به من بگویی چه خوابی دیده‌ام و تعبیر آن چیست؟»

27. دانیال جواب داد «هیچ‌یک از دانشمندان و جادوگران و فالگیران و ستاره‌شناسان نمی‌توانند آنچه را پادشاه می‌خواهد بگویند.

خوانده شده فصل کامل دانیال 2