24. «پس از اینکه از سرزمین موآب گذشتیم، خداوند فرمود: 'از وادی ارنون عبور کنید و با سیحون، پادشاه حشبون بجنگید. من او را با سرزمینش به دست شما تسلیم میکنم.
25. امروز وحشت را در دل مردم ایجاد مینمایم تا همهکس در همهجای دنیا از شما بترسند و وقتی نام شما را بشنوند به وحشت بیفتند.'
26. «پس من از بیابان قدیموت، نمایندگان خود را نزد سیحون، پادشاه حشبون فرستادم و با این پیام پیشنهاد صلح کردم: