کتاب عهد عتیق

عهد جدید

تثنیه 1:28-43 Today's Persian Version (TPV)

28. چرا به آنجا برویم؟ برادران ما که به آنجا رفتند، با خبرهایی که آوردند، ما را ترساندند؛ زیرا گفتند که مردان آن سرزمین قویتر و قد بلندتر از ما هستند و دیوارهای شهرهایشان سر به فلک کشیده است و همچنین آنها آدمهای غول‌پیکری را که از فرزندان عناق هستند را هم در آنجا دیده‌اند.'

29. «امّا من به شما گفتم که هراسان نباشید و از آن مردم نترسید.

30. خداوند خدای شما، راهنمای شماست و همان‌طور که قبلاً در مصر و همچنین در این بیابان در برابر چشمان شما جنگید، حالا هم برای شما جنگ می‌کند.

31. در بیابان دیدید که چگونه شما را در امنیّت به اینجا آورد؛ مانند پدری که فرزندش را حمل می‌کند.

32. امّا با همهٔ اینها و با وجودی که پیشاپیش شما حرکت می‌کرد تا جای مناسبی برای اقامت شما پیدا کند، بازهم شما به خداوند اعتماد نکردید.

33. او قبل از شما حرکت کرد تا مکانی برای اردوی شما بیابد. او در سراسر سفر، در شب به وسیلهٔ ستونی از آتش و در روز با ستونی از ابر، شما را راهنمایی فرمود.

34. «وقتی خداوند شکایت شما را شنید، خشمگین شد و قسم خورد و فرمود:

35. 'حتّی یک نفر هم از شما نسل شریر، روی آن سرزمینی را که من وعدهٔ مالکیّتش را به نیاکان شما داده بودم، نخواهد دید

36. به غیراز کالیب پسر یفنه، که چون از من اطاعت کامل نمود. آن زمینی را که بررسی کرده است به او و فرزندانش می‌بخشم.'

37. به‌خاطر شما، خداوند از من نیز خشمگین شد و فرمود: 'تو هم به آن سرزمین داخل نخواهی شد.

38. به جای تو، یوشع پسر نون که معاون توست، قوم اسرائیل را هدایت می‌کند. پس او را تشویق کن چون او رهبری قوم اسرائیل را در تصرّف آن سرزمین به عهده خواهد گرفت.'

39. «سپس خداوند به همهٔ ما فرمود: 'فرزندان شما که هنوز بسیار جوان هستند و فرق خوب و بد را نمی‌دانند وارد آن سرزمین خواهند شد. کودکانی که شما گفتید اسیر دشمنان می‌شوند. من سرزمین را به آنها خواهم داد تا در آن ساکن شوند.

40. امّا شما حالا بازگردید و از راهی که به طرف دریای سرخ می‌رود به بیابان بروید.'

41. «آنگاه شما گفتید: 'ما در برابر خداوند گناه کرده‌ایم، امّا اکنون می‌رویم و طبق فرمان خداوند می‌جنگیم.' پس همهٔ شما برای جنگ آماده شدید و فکر می‌کردید که به آسانی می‌توانید آن ناحیهٔ کوهستانی را تسخیر کنید.

42. «خداوند به من فرمود که به شما بگویم که جنگ نکنید؛ زیرا خداوند با شما نمی‌رود و دشمن، شما را شکست می‌دهد.

43. من آنچه را که خداوند به من فرمود به شما گفتم، امّا شما توجّه نکردید. شما از روی غرور، در مقابل خداوند ایستادگی کردید و برای جنگ به کوهستان رفتید.

خوانده شده فصل کامل تثنیه 1