کتاب عهد عتیق

عهد جدید

ایّوب 29:9-20 Today's Persian Version (TPV)

9. رهبران شهر از حرف زدن باز می‌ایستادند و سکوت می‌کردند.

10. حتّی شخصیّت‌های مهم با دیدن من ساکت می‌شدند.

11. هرکسی که مرا می‌دیدو سخنان مرا می‌شنید، مرا ستایش می‌نمود.

12. زیرا من به داد مردم فقیر می‌رسیدمو به یتیمانِ بی‌کس کمک می‌کردم.

13. کسانی‌که در حال مرگ بودند، برایم دعا می‌کردندو با کار نیک، دل بیوه زنان را شاد می‌ساختم.

14. کارهای خود را از روی عدل و انصاف انجام می‌دادم.

15. برای کورها چشمو برای مردم لَنگ، پا بودم.

16. از نیازمندان مثل یک پدر دستگیری می‌کردمو از حق غریبان دفاع می‌نمودم.

17. دندانهای نیش ظالمان را می‌شکستمو شکار را از دهنشان می‌گرفتم.

18. آرزو داشتم که بعد از یک عمر شاد و طولانی،به آسودگی در خانهٔ خود بمیرم.

19. مثل درختی بودم که ریشه‌اش به آب می‌رسیدو شاخه‌هایش با شبنم شاداب می‌شدند.

20. همه از من تمجید می‌کردندو قدرت و نیروی من روزافزون بود.

خوانده شده فصل کامل ایّوب 29