1. داوود تمام مقامات دولتی اسرائیل، رهبران خاندانها، رهبران گروههایی که پادشاه را خدمت میکردند، فرماندهان گروه هزار نفری و صد نفری، سرپرستان املاک و گلّهٔ پادشاه و همچنین سرپرستان پسران پادشاه، درباریان، مردان شجاع و سربازان ورزیده در اورشلیم را گرد هم آورد.
2. آنگاه داوود پادشاه برپا ایستاد و گفت: «من در دل داشتم که معبدی برای صندوق پیمان خداوند و پایانداز خدایمان بسازم، من برای ساختن آن تدارک دیدهام.
3. امّا خدا به من گفت که تو نباید برای من خانهای بسازی، زیرا تو رزمندهای و خون ریختهای.