2. من همیشه حاضر بودم قوم سرکش و خطاکار خود را که به راههای غلط میروند بپذیرم.
3. آنها با گستاخی به خشمگین کردن من ادامه میدهند. آنها در باغچههای مقدّس مثل کافرها قربانی میگذرانند و بُخور میسوزانند.
4. شب هنگام به غارها و قبرها میروند تا از ارواح مردگان یاری بجویند. آنها گوشت خوک و آبگوشتی را که با گوشتهای ناپاک تهیّه شده میخورند.
5. آن وقت به دیگران میگویند، 'به ما نزدیک نشوید. ما آنقدر مقدّس و پاک هستیم که اگر ما را لمس کنید، ما نجس میشویم.' چنین مردمی را نمیتوانم تحمّل کنم. خشم من علیه آنها مثل آتشی است که هیچوقت خاموش نمیشود!
6. «تصمیم خود را برای مجازات آنها گرفتهام و حکم محکومیّت آنها نوشته شده است. کارهای آنها را نادیده نخواهم گرفت و
7. برای گناهان خودشان و گناهان اجدادشان مجازات خواهند شد. آنها در پرستشگاه کافران برفراز تپّهها بُخور سوزانده و به من ناسزا گفتهاند. پس بهخاطر آنچه در گذشته انجام دادهاند ایشان را مجازات خواهم نمود.»