3. وقتی تو برای ما میجنگی، ملّتها از صدای مهیب جنگ میگریزند.
4. اموال آنها به تاراج رفته و به یغما برده شدهاند.
5. چه بزرگ است خداوند، او از بالا بر همهچیز حکومت میکند. او اورشلیم را از عدالت و درستکاری پُر خواهد ساخت.
6. و به ملّت ثبات خواهد بخشید. او همیشه قوم خود را حفظ و به آنها حکمت و دانش عطا میکند. ترس و حرمت خداوند بزرگترین گنجینهٔ آنها خواهد بود.
7. شجاعان برای کمک فریاد میزنند. سفیرانی که برای ایجاد صلح کوشیدند زارزار گریه میکنند.
8. شاهراهها آنقدر خطرناکند که کسی از آن راهها سفر نمیکند. پیمانها شکسته و قراردادها نقض شدهاند. دیگر کسی احترام ندارد.
9. زمین، بایر و متروک و جنگلهای لبنان پژمرده و درّهٔ حاصلخیز شارون مثل کویر شده است و در باشان و در کوهستان کرمل، برگ درختان در حال ریختن است.
10. خداوند به ملّتها میگوید: «من اکنون وارد عمل میشوم و قدرت خود را به شما نشان خواهم داد.
11. نقشههای شما بیارزش و هرچه میکنید بیفایده است. روح من مثل آتش شما را میسوزاند و نابود میکند.
12. شما مثل سنگی که برای تبدیل به آهک سوخته میشود خُرد، و مثل بوتههای خار سوزانده و خاکستر خواهید شد.
13. مردم در همهجا -دور و نزدیک- به آنچه کردهام گوش دهند و به قدرت من پی ببرند.»
14. مردم گناهکار صهیون از ترس میلرزند و میگویند: «داوری خدا مثل آتشی است که جاودانه میسوزد و میسوزاند. آیا کسی از ما زنده خواهد ماند؟»