کتاب عهد عتیق

عهد جدید

1 Kings 22:24-31 Today's Persian Version (TPV)

24. سپس صدقیا، پسر کنعنه به صورت میکایا سیلی زد و گفت: «روح خداوند چگونه مرا ترک کرد تا با تو سخن بگوید؟»

25. میکایا پاسخ داد: «روزی که داخل پستو بروی و پنهان شوی خواهی دید.»

26. پادشاه اسرائیل گفت: «میکایا را بازداشت کنید و نزد فرماندار شهر و یوآش، پسر پادشاه ببرید.

27. به ایشان بگویید او را در زندان بیندازند و فقط به او آب و نان بدهند تا من به سلامت بازگردم.»

28. میکایا گفت: «همه بشنوید و سخنان مرا به یاد داشته باشید، اگر تو بسلامت بازگردی، خداوند توسط من سخن نگفته است.»

29. پس اخاب و یهوشافاط، پادشاه یهودا به راموت جلعاد رفتند.

30. اخاب به یهوشافاط گفت: «من به صورت ناشناس وارد نبرد می‌شوم ولی تو لباس شاهانه بپوش!» و پادشاه اسرائیل با لباس مبدل وارد نبرد شد.

31. پادشاه سوریه به سی و دو افسر ارّابه‌های خود فرمان داد تا به هیچ‌کس به جز پادشاه اسرائیل حمله نکنند.

خوانده شده فصل کامل 1 Kings 22