کتاب عهد عتیق

عهد جدید

1 Kings 17:1-11 Today's Persian Version (TPV)

1. ایلیای تشبی، از اهالی جلعاد به اخاب پادشاه گفت: «به نام خداوند خدای زندهٔ اسرائیل، که من خدمتگزار او هستم، به شما می‌گویم در چند سال آینده، نه شبنمی‌ خواهد بود و نه باران خواهد بارید، مگر من بگویم!»

2. کلام خداوند بر وی آمد و گفت:

3. «از اینجا به سوی شرق برو و در نزدیکی وادی کَریت که در شرق ‌رود اردن است پنهان شو.

4. از آب جوی بنوش و من به زاغها فرمان داده‌ام تا برای تو خوراک بیاورند.»

5. پس ایلیا طبق فرمان خداوند رفت و در نزدیکی وادی کریت، در شرق اردن به سر برد.

6. او از جوی، آب می‌نوشید و زاغها صبح و شام برایش نان و گوشت می‌آوردند.

7. بعد از مدّتی به علّت نبودن باران نهر خشک شد.

8. سپس خداوند به ایلیا فرمود:

9. «اکنون به شهر صَرَفه که در نزدیکی شهر صیدون است برو و در آنجا بمان. من به بیوه زنی در آنجا فرمان داده‌ام تا به تو خوراک دهد.»

10. پس او برخاست و به صرفه رفت. هنگامی‌که به دروازهٔ شهر رسید، بیوه زنی را دید که هیزم جمع می‌کرد. او به بیوه‌زن گفت: «خواهش می‌کنم کمی ‌آب به من بده.»

11. هنگامی‌که زن برای آوردن آب می‌رفت او را صدا کرد و گفت: «خواهش می‌کنم تکه نانی هم برای من بیاور.»

خوانده شده فصل کامل 1 Kings 17