49. نیاکان شما در بیابان مَنّا را خوردند ولی مردند.
50. امّا من دربارهٔ نانی صحبت میکنم كه از آسمان نازل شده است و اگر کسی از آن بخورد هرگز نمیمیرد.
51. من آن نان زنده هستم كه از آسمان آمده است. هرکه این نان را بخورد تا ابد زنده خواهد ماند و نانی كه من خواهم داد، بدن خودم میباشد، كه آن را بهخاطر حیات جهانیان میدهم.»
52. یهودیان با یكدیگر به مشاجره پرداختند و میگفتند: «چگونه این شخص میتواند بدن خود را به ما بدهد تا بخوریم؟»
53. عیسی پاسخ داد: «یقین بدانید اگر بدن پسر انسان را نخورید و خون او را نیاشامید در خودتان حیات ندارید.
54. هركه بدن مرا بخورد و خون مرا بیاشامد حیات جاودان دارد و من در روز بازپسین او را زنده خواهم ساخت.
55. زیرا جسم من خوراک حقیقی و خون من نوشیدنی حقیقی است.
56. هرکه جسم مرا میخورد و خون مرا میآشامد، در من ساكن است و من در او.
57. همان طوری که پدر زنده مرا فرستاد و من به وسیلهٔ پدر زنده هستم، هرکه مرا بخورد به وسیلهٔ من زنده خواهد ماند.
58. این نانی كه از آسمان نازل شده، مانند نانی نیست كه نیاکان شما خوردند و مردند. زیرا هرکه از این نان بخورد تا به ابد زنده خواهد ماند.»
59. این چیزها را عیسی هنگامیکه در كنیسهای در كفرناحوم تعلیم میداد فرمود.
60. بسیاری از پیروانش هنگامیکه این را شنیدند گفتند: «این تعلیم سخت است، چه کسی میتواند به آن گوش دهد؟»
61. وقتی عیسی احساس كرد كه پیروانش از این موضوع شكایت میکنند، به آنها گفت: «آیا این مطلب باعث لغزش شما شد؟
62. پس اگر پسر انسان را ببینید كه به مكان اول خود صعود میكند چه خواهید كرد؟
63. روح است كه حیات میبخشد ولی جسم فایدهای ندارد. سخنانی كه به شما میگویم روح و حیات است
64. ولی بعضی از شما ایمان ندارید.» زیرا عیسی از ابتدا کسانی را كه ایمان نداشتند و همچنین آن کسی را كه بعداً او را تسلیم كرد میشناخت.
65. پس گفت: «به همین دلیل به شما گفتم كه هیچکس نمیتواند نزد من بیاید، مگر آنكه پدر من این فیض را به او عطا كرده باشد.»
66. از آن به بعد بسیاری از پیروان او برگشتند و دیگر با او همراهی نكردند.
67. آن وقت عیسی از دوازده حواری پرسید: «آیا شما هم میخواهید مرا ترک كنید؟»