کتاب عهد عتیق

عهد جدید

یوحنا 4:1-17 Today's Persian Version (TPV)

1. وقتی خداوند فهمید كه فریسیان شنیده‌اند كه او بیشتر از یحیی شاگرد پیدا كرده و آنها را تعمید می‌دهد

2. (هرچند شاگردان عیسی تعمید می‌دادند نه خود او)

3. یهودیه را ترک كرد و به جلیل برگشت

4. ولی لازم بود از سامره عبور كند.

5. او به شهری از سامره كه سوخار نام داشت، نزدیک مزرعه‌ای كه یعقوب به پسر خود یوسف بخشیده بود، رسید.

6. چاه یعقوب در آنجا بود و عیسی كه از سفر خسته شده بود، در كنار چاه نشست. تقریباً ظهر بود.

7. یک زن سامری برای كشیدن آب آمد. عیسی به او گفت: «قدری آب به من بده.»

8. زیرا شاگردانش برای خرید غذا به شهر رفته بودند.

9. زن سامری گفت: «چطور تو كه یک یهودی هستی از من كه یک زن سامری هستم آب می‌خواهی؟» (او این را گفت چون یهودیان با سامریان معاشرت نمی‌کنند.)

10. عیسی به او پاسخ داد: «اگر می‌دانستی بخشش خدا چیست و كیست كه از تو آب می‌خواهد، حتماً از او خواهش می‌کردی و او به تو آب زنده عطا می‌کرد.»

11. زن گفت: «ای آقا دلو نداری و این چاه عمیق است. از كجا آب زنده می‌آوری؟

12. آیا تو از جدّ ما یعقوب بزرگتری كه این چاه را به ما بخشید و خود او و پسران و گلّه‌اش از آن آشامیدند؟»

13. عیسی گفت: «هرکه از این آب بنوشد باز تشنه خواهد شد،

14. امّا هرکس از آبی كه من می‌بخشم بنوشد هرگز تشنه نخواهد شد، زیرا آن آبی كه به او می‌دهم در درون او به چشمه‌ای تبدیل خواهد شد كه تا حیات جاودان خواهد جوشید.»

15. زن گفت: «ای آقا، آن آب را به من بده تا دیگر تشنه نشوم و برای كشیدن آب به اینجا نیایم.»

16. عیسی به او فرمود: «برو شوهرت را صدا كن و به اینجا برگرد.»

17. زن پاسخ داد: «شوهر ندارم.» عیسی گفت: «راست می‌گویی که شوهر نداری،

خوانده شده فصل کامل یوحنا 4