9. «من برای آنها دعا میکنم، نه برای جهان. من برای کسانیکه تو به من دادهای دعا میکنم زیرا آنها از آن تو هستند.
10. آنچه من دارم از آن توست و آنچه تو داری از آن من است و جلال من به وسیلهٔ آنها آشكار شده است.
11. من دیگر در این جهان نمیمانم ولی آنها هنوز در جهان هستند و من نزد تو میآیم. ای پدر مقدّس، با قدرت نام خود کسانی را كه به من دادهای حفظ فرما تا آنها یکی باشند همان طوری که ما یکی هستیم.
12. در مدّتی كه با آنان بودم با قدرت نام تو کسانی را كه به من بخشیدی، حفظ كردم و هیچیک از آنان هلاک نشد جز آن کسیکه مستحقّ هلاكت بود تا آنچه کتابمقدّس میگوید تحقّق یابد.
13. ولی اكنون نزد تو میآیم و قبل از اینکه جهان را ترک كنم این سخنان را میگویم تا شادی مرا در خود به حدّ كمال داشته باشند.
14. من كلام تو را به آنان رسانیدهام، امّا چون آنها مانند من به این جهان تعلّق ندارند جهان از آنان نفرت دارد.
15. به درگاه تو دعا میکنم، نه برای اینكه آنان را از جهان ببری بلكه تا آنان را از شرارت و شیطان محافظت فرمایی.
16. همانطور كه من متعلّق به این جهان نیستم، ایشان هم نیستند.
17. آنان را به وسیلهٔ راستی خود تقدیس نما، كلام تو راستی است.
18. همانطور كه تو مرا به جهان فرستادی من نیز آنان را به جهان فرستادم.
19. و اكنون بهخاطر آنان، خود را تقدیس مینمایم تا آنان نیز با راستی تقدیس گردند.
20. «فقط برای اینها دعا نمیکنم بلكه برای کسانی هم كه به وسیلهٔ پیام و شهادت آنان به من ایمان خواهند آورد،
21. تا همهٔ آنان یکی باشند آنچنانکه تو ای پدر در من هستی و من در تو و آنان نیز در ما یکی باشند و تا جهان ایمان بیاورد كه تو مرا فرستادهای.
22. آن جلالی را كه تو به من دادهای به آنان دادهام تا آنها یکی باشند آنچنانکه ما یکی هستیم،
23. من در آنان و تو در من، تا آنها به طور كامل یکی باشند و تا جهان بداند كه تو مرا فرستادی و آنها را مثل خود من دوست داری.
24. «ای پدر، آرزو دارم کسانیکه به من بخشیدهای در جاییکه من هستم با من باشند تا جلالی را كه تو بر اثر محبّت خود بیش از آغاز جهان به من دادی، ببیند.
25. ای پدر عادل، اگر چه جهان تو را نشناخته است، من تو را شناختهام و اینها میدانند كه تو مرا فرستادی.