کتاب عهد عتیق

عهد جدید

مرقس 7:20-35 Today's Persian Version (TPV)

20. عیسی به سخن خود ادامه داده گفت: «آنچه كه آدمی را ناپاک می‌سازد، چیزی است كه از وجود او صادر می‌شود.

21. چون افكار بد، از دل بیرون می‌آید یعنی فسق، دزدی، آدمكشی،

22. زنا، طمع، خباثت، فریب، هرزگی، حسادت، تهمت خودبینی و حماقت،

23. اینها همه از درون بیرون می‌آیند و انسان را ناپاک می‌سازند.»

24. بعد از آن عیسی از آنجا به راه افتاد و به سرزمین صور رفته، به خانه‌ای وارد شد و نمی‌خواست كسی بفهمد كه او در آنجاست، امّا نتوانست پنهان بماند.

25. فوراً زنی كه دخترش گرفتار روح پلید بود، از بودن او در آنجا اطّلاع یافت و آمده جلوی پای عیسی سجده كرد.

26. او كه زنی یونانی و از اهالی فینیقیه سوریه بود، از عیسی خواهش كرد كه دیو را از دخترش بیرون كند.

27. عیسی به او فرمود: «بگذار اول فرزندان سیر شوند، درست نیست نان فرزندان را گرفته و نزد سگها بیندازیم.»

28. زن جواب داد: «ای آقا درست است، امّا سگهای خانه نیز از خورده ریزه‌های خوراک فرزندان می‌خورند.»

29. عیسی به او فرمود: «برو، به‌خاطر این جواب، دیو از دخترت بیرون رفته است.»

30. وقتی زن به خانه برگشت، دید كه دخترش روی تخت خوابیده و دیو او را رها كرده است.

31. عیسی از سرزمین صور برگشت و از راه صیدون و دكاپولس به دریای جلیل آمد.

32. در آنجا مردی را نزد او آوردند كه كر بود و زبانش لكنت داشت. از او درخواست كردند كه دست خود را روی آن مرد بگذارد.

33. عیسی آن مرد را دور از جمعیّت، به كناری برد و انگشتان خود را در گوشهای او گذاشت و آب دهان انداخته، زبانش را لمس نمود.

34. بعد به آسمان نگاه كرده آهی كشید و گفت: «افتح» یعنی «باز شو.»

35. فوراً گوشهای آن مرد باز شد و لكنت زبانش از بین رفت و خوب حرف می‌زد.

خوانده شده فصل کامل مرقس 7