کتاب عهد عتیق

عهد جدید

لوقا 7:38-44 Today's Persian Version (TPV)

38. پشت سر عیسی و كنار پاهای او قرار گرفت و گریه می‌کرد. چون اشكهایش پاهای عیسی را تر كرد، آنها را با گیسوان خود خشک نمود و پاهای عیسی را می‌بوسید و به آنها روغن می‌مالید.

39. وقتی میزبان یعنی آن فریسی این را دید پیش خود گفت: «اگر این مرد واقعاً نبی بود، می‌دانست این زنی که او را لمس می‌کند کیست و چطور زنی است، او یک زن بدكاره است.»

40. عیسی به فریسی گفت: «شمعون، مطلبی دارم برایت بگویم.» گفت: «بفرما، استاد.»

41. فرمود: «دو نفر از شخصی وام گرفته بودند، یكی به او پانصد سکّهٔ نقره بدهكار بود و دیگری پنجاه سکّهٔ نقره.

42. چون هیچ‌یک از آن دو نفر چیزی نداشت كه به او بدهد، طلبكار هر دو را بخشید. حالا کدام‌یک از آن دو او را بیشتر دوست خواهد داشت؟»

43. شمعون جواب داد: «گمان می‌کنم آن کسی‌که بیشتر به او بخشیده شد.» عیسی فرمود: «قضاوت تو درست است.»

44. و سپس رو به آن زن كرد و به شمعون فرمود: «این زن را می‌بینی؟ من به خانهٔ تو آمدم و تو برای پاهایم آب نیاوردی. امّا این زن پاهای مرا با اشک چشم شست و با گیسوان خود خشک كرد.

خوانده شده فصل کامل لوقا 7