کتاب عهد عتیق

عهد جدید

لوقا 24:24-34 Today's Persian Version (TPV)

24. پس عدّه‌ای از گروه ما سر قبر رفتند و اوضاع را همان‌طور كه زنها گفته ‌بودند مشاهده كردند، امّا او را ندیدند.»

25. سپس عیسی به آنان فرمود: «شما چقدر دیر فهم و در قبول كردن گفته‌های انبیا كُند ذهن هستید.

26. آیا نمی‌باید كه مسیح قبل از ورود به جلال خود همین‌طور رنج ببیند؟»

27. آن وقت از تورات موسی و نوشته‌های انبیا شروع كرد و در هر قسمت از کتاب‌مقدّس آیاتی را كه دربارهٔ خودش بود برای آنان بیان فرمود.

28. در این هنگام نزدیک دهكده‌ای كه به طرف آن می‌رفتند رسیدند و گویا او می‌خواست به راه خود ادامه دهد.

29. امّا به او اصرار كردند: «نزد ما بمان چون غروب نزدیک است و روز تقریباً به پایان رسیده.» بنابراین عیسی وارد خانه شد تا نزد ایشان بماند.

30. وقتی با آنان سر سفره نشست نان را برداشت و پس از دعای سپاسگزاری آن ‌را پاره كرد و به ایشان داد.

31. در این وقت چشمان ایشان باز شد و او را شناختند، ولی فوراً از نظر آنها ناپدید شد.

32. آ‌نها به یكدیگر گفتند: «دیدی وقتی در راه با ما صحبت می‌كرد و کتاب‌مقدّس را تفسیر می‌کرد، چطور دلها در سینه‌های ما می‌تپید!»

33. آنها بی‌درنگ حركت كردند و به اورشلیم بازگشتند. در آنجا دیدند كه آن یازده حواری به اتّفاق دیگران دور هم جمع شده

34. می‌گفتند: «آری، در واقع خداوند زنده شده است. شمعون او را دیده است.»

خوانده شده فصل کامل لوقا 24