کتاب عهد عتیق

عهد جدید

لوقا 23:11-23 Today's Persian Version (TPV)

11. پس هیرودیس و سربازانش به عیسی اهانت كرده، او را مسخره نمودند و ردای پُر زَرق و بَرقی به او پوشانیده، او را نزد پیلاطس پس فرستاد.

12. در همان روز هیرودیس و پیلاطس آشتی كردند، زیرا دشمنی دیرینه‌ای تا آن زمان بین آن دو وجود داشت.

13. پیلاطس در این موقع سران كاهنان، رهبران قوم و مردم را احضار كرد

14. و به آنان گفت: «شما این مرد را به اتّهام اخلالگری نزد من آوردید. امّا چنانكه می‌دانید خود من در حضور شما از او بازپرسی كردم و در او چیزی كه اتّهامات شما را تأیید كند نیافتم.

15. هیرودیس هم دلیلی پیدا نكرد، چون او را نزد ما برگردانیده است. واضح است كه او كاری نكرده است كه مستوجب مرگ باشد.

16. بنابراین او را پس از تازیانه زدن آزاد می‌كنم.» [

17. زیرا لازم بود كه هر عیدی یک نفر زندانی را برای آنها آزاد كند.]

18. امّا همه با صدای بلند گفتند: «اعدامش كن! برای ما باراباس را آزاد كن.»

19. (این شخص به‌خاطر شورشی كه در شهر اتّفاق افتاده بود و به علّت آدمكشی زندانی شده بود.)

20. چون پیلاطس مایل بود عیسی را آزاد سازد بار دیگر سخن خود را به‌ گوش جماعت رسانید

21. امّا آنها فریاد كردند: «مصلوبش كن، مصلوبش كن!»

22. برای سومین بار به ایشان گفت: «چرا؟ مرتكب چه جنایتی شده است؟ من او را در هیچ مورد، مستوجب اعدام ندیدم. بنابراین او را پس از تازیانه زدن آزاد می‌کنم.»

23. امّا آنان در تقاضای خود پافشاری كردند و فریاد می‌زدند كه عیسی باید به صلیب میخكوب شود. فریادهای ایشان غالب آمد

خوانده شده فصل کامل لوقا 23