6. یهودا موافقت كرد و پی فرصت میگشت تا عیسی را دور از چشم مردم به دست آنان بسپارد.
7. روز عید فطیر كه در آن قربانی فصح بایستی ذبح شود فرا رسید،
8. عیسی، پطرس و یوحنا را با این دستور روانه كرد: «بروید و شام فصح را برای ما تهیّه كنید تا بخوریم.»
9. آنها پرسیدند: «كجا میل داری تدارک ببینیم؟»
10. عیسی پاسخ داد: «گوش بدهید، به محض اینكه به شهر قدم بگذارید مردی با شما روبهرو خواهد شد كه كوزهٔ آبی حمل میكند. به دنبال او به داخل خانهای كه او میرود بروید
11. و به صاحب آن خانه بگویید 'استاد میگوید آن اتاقی كه من با شاگردانم فصح را در آنجا خواهم خورد كجاست؟'
12. او اتاق بزرگ و مفروشی را در طبقهٔ دوم به شما نشان میدهد. در آنجا تدارک ببینید.»
13. آنها رفتند و همهچیز را آنطور كه او فرموده بود مشاهده كردند و به این ترتیب تدارک فصح را دیدند.
14. وقتی ساعت معیّن فرا رسید عیسی با رسولان سر سفره نشست
15. و به آنان فرمود: «چقدر مشتاق بودم كه پیش از مرگم این فصح را با شما بخورم.
16. به شما میگویم تا آن زمان كه این فصح در پادشاهی خدا به كمال مقصود خود نرسد دیگر از آن نخواهم خورد.»