کتاب عهد عتیق

عهد جدید

۲سموئیل 11:2-14 Old Persian Version (OPV)

2. و واقع شد در وقت عصر که داود از بسترش برخاسته، بر پشت بام خانه پادشاه گردش کرد و ازپشت بام زنی را دید که خویشتن را شستشومی کند و آن زن بسیار نیکومنظر بود.

3. پس داودفرستاده، درباره زن استفسار نمود و او را گفتند که «آیا این بتشبع، دختر الیعام، زن اوریای حتی نیست؟»

4. و داود قاصدان فرستاده، او را گرفت واو نزد وی آمده، داود با او همبستر شد و او ازنجاست خود طاهر شده، به خانه خود برگشت.

5. و آن زن حامله شد و فرستاده، داود را مخبرساخت و گفت که من حامله هستم.

6. پس داود نزد یوآب فرستاد که اوریای حتی را نزد من بفرست و یوآب، اوریا را نزد داودفرستاد.

7. و چون اوریا نزد وی رسید، داود ازسلامتی یوآب و از سلامتی قوم و از سلامتی جنگ پرسید.

8. و داود به اوریا گفت: «به خانه ات برو و پایهای خود را بشو.» پس اوریا از خانه پادشاه بیرون رفت و از عقبش، خوانی از پادشاه فرستاده شد.

9. اما اوریا نزد در خانه پادشاه با سایربندگان آقایش خوابیده، به خانه خود نرفت.

10. وداود را خبر داده، گفتند که «اوریا به خانه خودنرفته است.» پس داود به اوریا گفت: «آیا تو ازسفر نیامدهای، پس چرا به خانه خود نرفتهای؟»

11. اوریا به داود عرض کرد که «تابوت و اسرائیل و یهودا در خیمهها ساکنند و آقایم، یوآب، وبندگان آقایم بر روی بیابان خیمه نشینند و آیا من به خانه خود بروم تا اکل و شرب بنمایم و با زن خود بخوابم؟ به حیات تو و به حیات جان تو قسم که این کار را نخواهم کرد.»

12. و داود به اوریا گفت: «امروز نیز اینجا باش و فردا تو را روانه میکنم.» پس اوریا آن روز و فردایش را دراورشلیم ماند.

13. و داود او را دعوت نمود که درحضورش خورد و نوشید و او را مست کرد، ووقت شام بیرون رفته، بر بسترش با بندگان آقایش خوابید و به خانه خود نرفت.

14. و بامدادان داود مکتوبی برای یوآب نوشته، بهدست اوریا فرستاد.

خوانده شده فصل کامل ۲سموئیل 11