کتاب عهد عتیق

عهد جدید

۱پادشاهان 2:6-16 Old Persian Version (OPV)

6. پس موافق حکمت خود عمل نما و مباد که موی سفید او به سلامتی به قبر فرو رود.

7. و اما با پسران برزلای جلعادی احسان نما و ایشان ازجمله خورندگان بر سفره تو باشند، زیرا که ایشان هنگامی که از برادر تو ابشالوم فرار میکردم، نزدمن چنین آمدند.

8. و اینک شمعی ابن جیرای بنیامینی از بحوریم نزد توست و او مرا در روزی که به محنایم رسیدم به لعنت سخت لعن کرد، لیکن چون به استقبال من به اردن آمد برای او به خداوند قسم خورده، گفتم که تو را با شمشیرنخواهم کشت.

9. پس الان او را بیگناه مشمارزیرا که مرد حکیم هستی و آنچه را که با او بایدکرد، میدانی. پس مویهای سفید او را به قبر باخون فرود آور.»

10. پس داود با پدران خود خوابید و در شهرداود دفن شد.

11. و ایامی که داود بر اسرائیل سلطنت مینمود، چهل سال بود. هفت سال درحبرون سلطنت کرد و در اورشلیم سی و سه سال سلطنت نمود.

12. و سلیمان بر کرسی پدر خودداود نشست و سلطنت او بسیار استوار گردید.

13. و ادنیا پسر حجیت نزد بتشبع، مادر سلیمان آمد و او گفت: «آیا به سلامتی آمدی؟» او جواب داد: «به سلامتی.»

14. پس گفت: «با تو حرفی دارم.» او گفت: «بگو.»

15. گفت: «تو میدانی که سلطنت با من شده بود و تمامی اسرائیل روی خود را به من مایل کرده بودند تا سلطنت نمایم، اما سلطنت منتقل شده، از آن برادرم گردید زیراکه از جانب خداوند از آن او بود.

16. و الان خواهشی از تو دارم؛ مسالت مرا رد مکن.» او وی را گفت: «بگو.»

خوانده شده فصل کامل ۱پادشاهان 2