کتاب عهد عتیق

عهد جدید

۱پادشاهان 14:15-31 Old Persian Version (OPV)

15. و خداوند اسرائیل را خواهد زد مثل نیای که در آب متحرک شود، و ریشه اسرائیل را از این زمین نیکو که به پدران ایشان داده بود، خواهد کندو ایشان را به آن طرف نهر پراکنده خواهدساخت، زیرا که اشیریم خود را ساخته، خشم خداوند را به هیجان آوردند.

16. و اسرائیل را بهسبب گناهانی که یربعام ورزیده، و اسرائیل را به آنها مرتکب گناه ساخته است، تسلیم خواهدنمود.»

17. پس زن یربعام برخاسته، و روانه شده، به ترصه آمد و به مجرد رسیدنش به آستانه خانه، پسر مرد.

18. و تمامی اسرائیل او را دفن کردند وبرایش ماتم گرفتند، موافق کلام خداوند که به واسطه بنده خود، اخیای نبی گفته بود.

19. و بقیه وقایع یربعام که چگونه جنگ کرد و چگونه سلطنت نمود اینک در کتاب تواریخ ایام پادشاهان اسرائیل مکتوب است.

20. و ایامی که یربعام سلطنت نمود، بیست و دو سال بود. پس باپدران خود خوابید و پسرش ناداب بهجایش پادشاه شد.

21. و رحبعام بن سلیمان در یهودا سلطنت میکرد، و رحبعام چون پادشاه شد چهل و یک ساله بود و در اورشلیم، شهری که خداوند از تمام اسباط اسرائیل برگزید تا اسم خود را در آن بگذارد، هفده سال پادشاهی کرد. و اسم مادرش نعمه عمونیه بود.

22. و یهودا در نظر خداوندشرارت ورزیدند، و به گناهانی که کردند، بیشتر ازهرآنچه پدران ایشان کرده بودند، غیرت او را به هیجان آوردند.

23. و ایشان نیز مکانهای بلند وستونها و اشیریم بر هر تل بلند و زیر هر درخت سبز بنا نمودند.

24. و الواط نیز در زمین بودند وموافق رجاسات امتهایی که خداوند از حضوربنیاسرائیل اخراج نموده بود، عمل مینمودند.

25. و در سال پنجم رحبعام پادشاه واقع شد که شیشق پادشاه مصر به اورشلیم برآمد.

26. وخزانه های خانه خداوند و خزانه های خانه پادشاه را گرفت و همهچیز را برداشت و جمیع سپرهای طلایی که سلیمان ساخته بود، برد.

27. و رحبعام پادشاه به عوض آنها سپرهای برنجین ساخت وآنها را بهدست سرداران شاطرانی که در خانه پادشاه را نگاهبانی میکردند، سپرد.

28. و هر وقتی که پادشاه به خانه خداوند داخل میشد، شاطران آنها را برمی داشتند و آنها را به حجره شاطران باز می آوردند.

29. و بقیه وقایع رحبعام و هرچه کرد، آیا درکتاب تواریخ ایام پادشاهان یهودا مکتوب نیست؟

30. و در میان رحبعام و یربعام درتمامی روزهای ایشان جنگ میبود.

31. ورحبعام با پدران خویش خوابید و در شهر داود باپدران خود دفن شد، و اسم مادرش نعمه عمونیه بود و پسرش ابیام در جایش پادشاهی نمود.

خوانده شده فصل کامل ۱پادشاهان 14