کتاب عهد عتیق

عهد جدید

پیدایش 44:17-34 Old Persian Version (OPV)

17. گفت: «حاشا از من که چنین کنم! بلکه آنکه جام بدستش یافت شد، غلام من باشد، وشما به سلامتی نزد پدر خویش بروید.»

18. آنگاه یهودا نزدیک وی آمده، گفت: «ای آقایم بشنوغلامت به گوش آقای خود سخنی بگوید. وغضبت بر غلام خود افروخته نشود، زیرا که توچون فرعون هستی.

19. آقایم از غلامانت پرسیده، گفت: "آیا شما را پدر یا برادری است؟"

20. و به آقای خود عرض کردیم: "که ما را پدرپیری است، و پسر کوچک پیری او که برادرش مرده است، و او تنها از مادر خود مانده است، وپدر او را دوست میدارد."

21. و به غلامان خودگفتی: "وی را نزد من آرید تا چشمان خود را بروی نهم."

22. و به آقای خود گفتیم: "آن جوان نمی تواند از پدر خود جدا شود، چه اگر از پدرخویش جدا شود او خواهد مرد."

23. و به غلامان خود گفتی: "اگر برادر کهتر شما با شما نیاید، روی مرا دیگر نخواهید دید."

24. پس واقع شد که چون نزد غلامت، پدر خود، رسیدیم، سخنان آقای خود را بدو بازگفتیم.

25. و پدر ما گفت: "برگشته اندک خوراکی برای ما بخرید."

26. گفتیم: "نمی توانیم رفت، لیکن اگر برادر کهتر باما آید، خواهیم رفت، زیرا که روی آن مرد رانمی توانیم دید اگر برادر کوچک با ما نباشد."

27. وغلامت، پدر من، به ما گفت: "شما آگاهید که زوجهام برای من دو پسر زایید.

28. و یکی از نزدمن بیرون رفت، و من گفتم هر آینه دریده شده است، و بعد از آن او را ندیدم.

29. اگر این را نیز ازنزد من ببرید، و زیانی بدو رسد، همانا موی سفیدمرا به حزن به گور فرود خواهید برد."

30. و الان اگر نزد غلامت، پدر خود بروم، و این جوان با مانباشد، و حال آنکه جان او بهجان وی بسته است،

31. واقع خواهد شد که چون ببیند پسر نیست، او خواهد مرد. و غلامانت موی سفید غلامت، پدرخود را به حزن به گور فرود خواهند برد.

32. زیراکه غلامت نزد پدر خود ضامن پسر شده، گفتم: "هرگاه او را نزد تو باز نیاورم، تا ابدالاباد نزد پدرخود مقصر خواهم شد."

33. پس الان تمنا اینکه غلامت به عوض پسر در بندگی آقای خود بماند، و پسر، همراه برادران خود برود.

34. زیرا چگونه نزد پدر خود بروم و پسر با من نباشد، مبادا بلایی را که به پدرم واقع شود ببینم.»

خوانده شده فصل کامل پیدایش 44