کتاب عهد عتیق

عهد جدید

پیدایش 32:20-30 Old Persian Version (OPV)

20. و نیز گویید: اینک بنده ات، یعقوب درعقب ماست.» زیرا گفت: «غضب او را بدین ارمغانی که پیش من میرود، فرو خواهم نشانید، وبعد چون روی او را بینم، شاید مرا قبول فرماید.»

21. پس ارمغان، پیش از او عبور کرد و او آن شب را در خیمه گاه بسر برد.

22. و شبانگاه، خودش برخاست و دو زوجه ودو کنیز و یازده پسر خویش را برداشته، ایشان رااز معبر یبوق عبور داد.

23. ایشان را برداشت و ازآن نهر عبور داد، و تمام مایملک خود را نیز عبورداد.

24. و یعقوب تنها ماند و مردی با وی تا طلوع فجر کشتی میگرفت.

25. و چون او دید که بر وی غلبه نمی یابد، کف ران یعقوب را لمس کرد، وکف ران یعقوب در کشتی گرفتن با او فشرده شد.

26. پس گفت: «مرا رها کن زیرا که فجرمی شکافد.» گفت: «تا مرا برکت ندهی تو را رهانکنم.»

27. به وی گفت: «نام تو چیست؟» گفت: «یعقوب.»

28. گفت: «از این پس نام تو یعقوب خوانده نشود بلکه اسرائیل، زیرا که با خدا و باانسان مجاهده کردی و نصرت یافتی.»

29. ویعقوب از او سوال کرده، گفت: «مرا از نام خودآگاه ساز.» گفت: «چرا اسم مرا میپرسی؟» و او رادر آنجا برکت داد.

30. و یعقوب آن مکان را «فنیئیل» نامیده، گفت: «زیرا خدا را روبرو دیدم وجانم رستگار شد.»

خوانده شده فصل کامل پیدایش 32