کتاب عهد عتیق

عهد جدید

پیدایش 32:18-26 Old Persian Version (OPV)

18. بدو بگو: این از آن بنده ات، یعقوب است، و پیشکشی است که برای آقایم، عیسوفرستاده شده است و اینک خودش نیز در عقب ماست.»

19. و همچنین دومین و سومین و همه کسانی را که از عقب آن دستهها میرفتند، امرفرموده، گفت: «چون به عیسو برسید، بدو چنین گویید،

20. و نیز گویید: اینک بنده ات، یعقوب درعقب ماست.» زیرا گفت: «غضب او را بدین ارمغانی که پیش من میرود، فرو خواهم نشانید، وبعد چون روی او را بینم، شاید مرا قبول فرماید.»

21. پس ارمغان، پیش از او عبور کرد و او آن شب را در خیمه گاه بسر برد.

22. و شبانگاه، خودش برخاست و دو زوجه ودو کنیز و یازده پسر خویش را برداشته، ایشان رااز معبر یبوق عبور داد.

23. ایشان را برداشت و ازآن نهر عبور داد، و تمام مایملک خود را نیز عبورداد.

24. و یعقوب تنها ماند و مردی با وی تا طلوع فجر کشتی میگرفت.

25. و چون او دید که بر وی غلبه نمی یابد، کف ران یعقوب را لمس کرد، وکف ران یعقوب در کشتی گرفتن با او فشرده شد.

26. پس گفت: «مرا رها کن زیرا که فجرمی شکافد.» گفت: «تا مرا برکت ندهی تو را رهانکنم.»

خوانده شده فصل کامل پیدایش 32