کتاب عهد عتیق

عهد جدید

مزامیر 139:1-12 Old Persian Version (OPV)

1. ای خداوند مرا آزموده وشناختهای.

2. تو نشستن و برخاستن مرا میدانی و فکرهای مرا از دور فهمیدهای.

3. راه و خوابگاه مرا تفتیش کردهای و همه طریق های مرا دانستهای.

4. زیرا که سخنی بر زبان من نیست، جز اینکه توای خداوند آن را تمام دانستهای.

5. از عقب و از پیش مرا احاطه کردهای و دست خویش را بر من نهادهای.

6. اینگونه معرفت برایم زیاده عجیب است. و بلند است که بدان نمی توانم رسید.

7. از روح تو کجا بروم؟ و از حضور تو کجابگریزم؟

8. اگر به آسمان صعود کنم، تو آنجاهستی! و اگر در هاویه بستر بگسترانم اینک توآنجا هستی!

9. اگر بالهای سحر را بگیرم و دراقصای دریا ساکن شوم،

10. در آنجا نیز دست تومرا رهبری خواهد نمود و دست راست تو مراخواهد گرفت.

11. و گفتم: «یقین تاریکی مرا خواهدپوشانید.» که در حال شب گرداگرد من روشنایی گردید.

12. تاریکی نیز نزد تو تاریک نیست و شب مثل روز روشن است و تاریکی و روشنایی یکی است.

خوانده شده فصل کامل مزامیر 139